ذوالقرنین کیست؟ (4)
۹۳/۱۲/۱۹، ۱۱:۳۷ ب.ظ
ذوالقرنین کیست؟(قسمت چهارم)
علی اکبر رائفی پور
برای دانلود صوت قسمت چهارم اینجا کلیک کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
ذوالقرنین که میرسد، میگویند بیا مشکل ما را حل کن. پولش را هم میدهیم. راستی چرا حرف پول را میآورد؟ خیلی عجیب است! چرا بحث پول را میآورد؟ این نکته ای است. باید دقت بکنیم. چرا بحث مالی میآورد میگوید بیا خراج به تو بدهیم؟ ببنیم چه میشود.
بین ما و اینها یک سدی بزن. بعد{ذوالقرنین} جوابشان را میدهد: "قال ما مکنا ربی خیرا". آن چیزی که خدا به من داده، خیلی بهتر است. پس ذوالقرنین توانسته با اینها حرف بزند. اینها که زبان کسی را نمیفهمیدند! عجب! پس ذوالقرنین زبان اینها را متوجه میشده است. بحث ذوالقرنین کاملا خاص است. اینها {قوم مورد نظر} هم او {ذوالقرنین} را میشناسند و منتظر او بوده اند تا بیاید و مشکلشان را حل کند. {ذوالقرنین} گفت آن چیزی که خدا به من میدهد خیلی و بیشتر و بهتر است. پولتان را برای خودتان نگه دارید. به قول امروزیها میگویند پولت رو بگذار جلوی آینه دو برابر بشود! نخواستیم. پول نخواستیم. "فاعینونی بقوه". خودتان را میخواهم. نیروی خودتان را میخواهم. یعنی این بحثی است که به قولی پولی حساب نمیشود. به قول طرف میگوید آقا نمیشود خشکه حساب کنیم؟ بیاییم خودمان پول بدهیم کنتورات این کار را برای ما انجام بدهی؟ میگوید نه. خودت باید بیایی. تا خودت نیایی حل نمیشود. جالب است شما در این آیات از سپاه ذوالقرنین اثری نمیبینید. ذوالقرنین سپاهی دارد اینجا؟ توی ایات اشاره ای به آن شده است؟ نه. تنها دارد صحبت میکند. خودش است. که"اجعل". قرار بدهم. "بینکم و بینهم ردما". "بین شما و آنها ردم قرار بدهم." آنها چه میخواستند؟ سد خواستند. ذوالقرنین گفت چه برای شما میسازم؟ "ردم" میزنم.
ردم میدانید یعنی چه؟ چیز غیر قابل نفوذ را ردم میگویند. بعد حالا میخواهد این ردم را بسازد .دقت کنید گفتم بین دو تا سد برای ما سدی بزن. {ذوالقرنین} گفت برای شما بهتر از آن را میزنم. "آتونی زبر الحدید". تکههای آهن را برایم بیاورید. هنگامی که "ساوی" مساوی شد، پر شد بین دو تا کنارههای کوه،"قال انفخوا". گفت بدمید توی این کورهها تا این آهنها ذوب بشود. "حتی اذا جعله قال آتونی افرغ علیه قطرا". بعد مس را ذوب کرد و ریخت بین آهنها تا اینها را یکپارچه کند و "ردم" را ساخت.
"و ما استطاعوا له نقبا". از این به بعد آن قوم {یاجوج و ماجوج} نمیتوانند از روی آن رد بشوند و بهتر است اگر قرآنی نگاه کنید در قرآن جاهایی که "یظهروه" استفاده شده به معنای تسلط است. به خود قرآن رجوع کنید. آیههای دیگر هست به معنای تسلط یافتن. {آیه} میگوید اگر اینها بر شما تسلط پیدا کنند، شما را رجم میکنند. شما را سنگسار میکنند. میگوید نه خودشان میتوانند تسلط پیدا کنند و نه میتوانند با کمک گرفتن از کسی در این ردم سوراخی بزنند. "نقبی" بزنند. میگوید:"قال هذا رحمه من ربی". ذوالقرنین میگوید این رحمتی است از خدا. عجب ردمی ساخته است و بعد هم ربطش میدهد به خدا. همه چیزش را دارد خدایی میکند. خیلی جالب است. بعد اشاره ای میکند و میگوید:"فاذا جاء وعد ربی جعله دکاء". وقتی که وعده پروردگار من برسد، این {ردم} را پاره اش میکند. تکه تکه اش میکند. "و کان وعد ربی حقا". وعده پروردگار من حق است.
"و ترکنا بعضهم یموج فی بعض". "و روز آن وعده که فرا رسد، خلایق محشر چون موج، سرگردان و مضطرب باشند و نفخه صور دمیده شود." پس از اینجا میفهمیم که آیه بعدش میگوید تا روز قیامت {ردم} پا برجاست.
بحثی مطرح میشود. اینجوری که عمیق میشوید میگویید سد کوروش را به ما نشان بدهید؟ بحث یک پیچیدگی هایی پیدا میکند. بله عرض کردم. من با تفسیر علامه یا تفسیر آقای مکارم بحثی ندارم. نگاه ابتدایی واقعا همین است. {مطابق با تفاسیر ایشان است}. کوروش شبیه این فرد است. اما وقتی دقیق میشوید میبینید ای بابا! ماجرای عجیب غریبتری دارد. خدمت شما عرض بکنم حالا میخواهیم برویم آیه را مرور کنیم و ذوالقرنینی را که بیشتر جور در میآید عرض کنیم خدمتتان. {امیرالمومنین} در حدیث نورانیه و در موارد متعدد حضرت رسول به حضرت علی میفرماید:"تو ذوالقرنین این امتپایان قسمت چهارمی. تو ذوالقرنینی یا علی. "عجب! در این جا یک بحثی پیش میآید. انگار که پیامبر به ما میفهماند که ذوالقرنین یک صفت هم میتواند باشد.
- ۹۳/۱۲/۱۹